۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

باستان شناسی دّرود(1)

یک بازدید دو ساعته کافی بود تا این متن را در مورد باستان شناسی دّرود بنویسم. یاداوری کنم اکثر داده های بدست امده در حوزه تخصص من یعنی پیش از تاریخ نیست. اما چون بازدید کرده ام وظیفه خود می دانم اطلاعات را در اختیار قرار دهم. یادتان نرود من هنوز کلیات و مبانی را به پایان نبرده ام اما هر زمان بازدیدی داشته باشم برای اینکه اطلاعات انباشت و از بین نرود اطلاع رسانی خواهم کرد. لازم می دانم از زوج مهربان آقای حسینی و خانم دلخوش و پسر کوچلوشان علی تشکر کنم.
دّرود
این نام شهری است که در حدود 30 کیلومتری شرق شهر نیشابور و در داخل درۀ خوش آب و هوایی شکل گرفته است. محصولات باغی و میوه های درختی عمده تولید این شهر است. دّرود حدود 40 سال سابقه شهر دارد(نقل از آقای حسینی) اما به سبب انزوا در دره و دروی نسبی از جاده نسبت به استقرار های همجوارش مانند قدمگاه رشد و توسعه نداشته است.
چشم انداز طبیعی درود به این صورت است که در دره ای در دامنه های جنوبی بینالود قرار دارد. رودخانه ای در آن جاری است. منطقه نسبت به دشت نیشابور مرتفع تر و خوش آب و هوا تر است. در عین حال دّرود با محدودیت فضا روبرو است به همین سبب بافت سنتی آن دارای خانه های متراکم است. درود از دشت با تپه ها و برامدگی هایی جدا می شود. دره ای ییلاقی در دامنه های جنوبی بینالود با برامدگی های طبیعی از عرصه دشت جدا می شود. از راه هایی داخلی فلات ایران جدا می شود. از این موضوع و موقعیت طبیعی استفاده خواهم کرد.
قلعه سرخ
این نام قلعه ای در روی یک ارتفاع تک در جنوب شهر درود است. این ارتفاع و قلعه روی آن موقعیت ژئوپلوتیک نسبت به شهر درود دارد. مثل دروازه است. اگر کسی قلعه را در اختیار داشته باشد می تواند درود دره ای خوش آب و هوا را در کنترل و اختیار داشته باشد. قلعه مستطیل شکل است اما پلان آن از فضای صاف شد روی ارتفاع پیروی کرده است. معماری قلعه مثل اکثر قلاع در ایران داخلی از معماری رسمی با مصالح و تکنیک های دولتی پیروی نمی کند. کلا قلعه از مصالح بوم اورد ساخته شده است. تعادا بسیار کمی اجرهای با قطر حدود 7 سانتیمتر در دو شکل نیمه و کامل حدود 30 × 30 در آن مشاهده شد. به نظر این اجرها متاخر است. و در اواخر مثلا سال های پس از صفوی که قلعه گاه و بیگاه؟ استفاده می شده به ان حمل شده است. همه اطراف قلعه در سطح بالایی بوسیله حفران غیر مجاز کنده شده است. اما اینجانب به عنوان یک متخصص اطمینان می دهم که کندو کاو در قلعه بی نتیجه خواهد بود. چون قلاع اصولا موقعیت اسکان نظامیان رده پایین است و انها فاقد چیزی ارزشمند هستند.
درقلعه سه دوره براساس داده های سطحی یعنی سفال شناسایی شد. و این هر سه دوره اول اینکه وابستگی قلعه به درود و کاربردی بودن موقعیت آن را نشان می دهد. به نظر می رسد در این دوره ها قلعه کاربردی بوده است. با این شواهد احتمال وجود آثار همین دوره ها در درود بسیار بالا است چون اشاره کردم قلعه وابسته به درود است هرگاه قلعه استفاده می شده درود هم مورد استفاده بوده است. جدید ترین دوره قلعه به نظر براساس موقعیت آن مربوط به دوره های میانی اسلامی است. قلعه سرخ احتمال بسیار دارد که قلعه ای مربوط به اسماعلیان باشد. انها هستند که چنین موقعیت هایی را در ایران داخلی در اختیار می گرفتند. دوره دوم که در قلعه شناسایی شده دوره تاریخ است. آثار دوره تاریخی احتمالا اواخر اشکانی اوایل دوره ساسانی در زیر ساختارهای معماری قلع وجود داشته سفال های این دوره در این زمان نیز در پای قلعه شناسایی می شود. دوره سوم که پایین ترین اثار در قلعه است و بسیار محدود نیز هستند اثار اواخر دوره آهن است. می توان اثار اواخر دوره اهن را آثار غیر رسمی دوره هخامنشی در خراسان قلمداد کرد. این نظر را تنها براساس دو قطعه که یکی از آن دو فرم ظروف لاله ای دوره یا شده را دارد اعلام می کنم. این قطعات را خانم دلخوش در اختیار قرار داد.
سه دوره ای که هر سه دوره براساس شواهد قراین در منطقه اثاری دارد. آثار غنی دوره اهن را نگارنده در لایه های بالایی تپه برج در جنوب روستای برج شناسایی کرده است. گاهنگاری پیشنهادی برای ترک آن استقرار اواخر دوره اهن حدود 600 تا 700 پیش از میلاد است. دوره دوم تاریخی یا همان اواخر اشکانی و اوایل ساسانی است آثار این دوره در نیشابور قدیم بوسیله هئیت امریکایی و همچنین هیئت ایرانی- فرانسوی شناسایی شده است البته اطلاعات تخصصی بیشتری می خواهد. دوره اسماعیلیلن انقدر اظهر من الشمس است که وارد بحث نمی شوم. موقعیت خاص قلعه و ساختار سیاسی –اجتماعی این دوره ها موجب شده که من این دوره ها را برای استفاده از قلعه پیشنهاد کنم.
تا فرصتی دیگر و بازدید دیگر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر