نیشابور در منابع تاریخی و ادبیات، شهر "نه نه من غریبم" است(My mother I am strange ). در نظر بنده نیشابور شهر استقامت است. بدون هیچگونه عصبیت و غلو بدون خیال بافی یا بدون ذکر از دیگران با نشان دادن واقعیت های مادی نشان خواهم داد که شهر پایداری است. شهر زندگی دوباره پس از بحران های توان فرساست. شهر رفتن و بازآمدن است. شهر بازسازی است. یکی از نخستین کلان شهر های ایران اسلامی است. کلان شهر به معنی امروزی را مد نظر دارم. به منابع تاریخی کمتر برخواهم گشت. چون تخصص من ارجاع به منابع فرهنگی و مادی در بافتار اصلی است. استعداد ها را نشان خواهم داد. بحران ها را تحلیل خواهم کرد. از قومیت گرایی پرهیز خواهم کرد چراکه تخصص من با مواد و ساختار های فرهنگی در بافتار اصلی سرو کار دارد نه با قومیت ها. آنچه من بحث می کنم مواد و ساختار های فرهنگی در ظرف مکانی است که امروزه نیشابور خوانده می شود. انسان ها از نظر من سیال و سیار و آزاد بوده اند از مواد فرهنگی از نظر من قومیت و عصبیت قومی در نمی آید. پیشینه توسعه و فرهنگ در می اید. من با واقعیت ها سروکار دارم و شما را با واقعیت های مملوس آشنا خواهم کرد اگر مجبور شوم از روایت ها استفاده خواهم کرد. اصل تخصص من رونمایی از واقعیت ها است. واقعیت هایی مربوط به گذشته در این بوم در این ظرف مکانی در جایی که شما نیشابور می خوانید و من نام دیگری کلی برآن نهاده ام. چراکه این نام مربوط به زمان های جدیدتر است. مبانی زمان سنجی را بحث خواهم کرد. و البته نیازمند تبادل اگاهی ها با شما هستم. ممکن است واقعیت هایی را شما دیده باشید که من ندیده و از نظر دور داشته باشم. در این موارد به صحنه دراید. تخصص از من و راهنمایی ازشما.
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم پایی زنشاط بر سر غم نزنیم
خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح که این صبح بسی دمد که ما دم نزنیم
حکیم عمر خان خیام نیشابوری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر