۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

پایه ها را باز می گویم

طی دو ماه گذشته که در نیشابور ساکن بوده ام دریافته ام اقشار فرهنگی علاقه مندی در این شهر وجود دارد. در عین حال بیم آن می رود که نیشابور هویت فرهنگی در شرف اضمحلال داشته باشد و به شهری در حاشیه کلان شهر مشهد تبدیل شود. پایه های فرهنگی هویت این بوم خاصه در دوره های قدیم تر بر اسطوره نهاده شده است. پایه هایی که نه به روز هستند و نه می توانند برای نسل جوان و اینده قابل دفاع باشند. در نتیجه در کنار وجه اسطوره ای و تا حدودی تاریخی در این بوم لازم است به مواد فرهنگی و ساختار ها فرهنگی نیز توجه شود. در این خصوص لازم است باستان شناسی به صحنه دراید چراکه این رشته با ملموسات سروکار دارد و واقعیت های می تواند رونمایی، توصیف و تجزیه تحلیل و همچنین تفسیر داده ها پایه ها را برای رویکردهای پیراسته شده و مرتبط با توسعه کارساز افتد. دشت نیشابور و شرح و توصیف آن:
نیشابور نام دشتی کوهپایه ای در مرکز و غرب خراسان است. این دشت در دامنه های رو به جنوب ارتفاعات بینالود واقع شده است. ارتفاعات دیگری که وابسته به کوه سرخ است در جنوب دشت کشیده شده است. نیسابور از دشت های مرتفع ایران و آسیای مرکزی است. می دانیم که پست ترین نواحی دشت خروجی کالشور از این دشت است و حدود 1050 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رشته کوه بینالود با جهت شمال غربی - جنوب شرقی کشیده شده است. این جهت دقیقا رو به تابش آفتاب در فصول گرم سال است. تاثیر این عامل ساده را در باستان شناسی دشت نیشابور بحث خواهم کرد.
از نظر طبیعی و فرهنگی دشت نیشابور قابل تقسیم بندی به ناحیه های زیر است:1) ارتفاعات و دره های کم وسعت میانکوهی.2) کوهپایه ها و مخروط افکنه 3) نواخی دارای شیب ملایم در سطح دشت 4) نواحی پست که کالشور آن را زهی کشی می کند. این تقسیم بندی بیشتر بر مبنای بافتار طبیعی دشت است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر